تغییرات در هیئت مدیره کلید رهبری شرکت

تغییرات در هیئت مدیره: کلید رهبری شرکت

هیات مدیره به عنوان دومین رکن مهم اداره شرکت های تجاری به شمار می رود. در واقع هیئت مدیره بازوی اداره شرکت محسوب می شود که موظف به اجرای مصوبات مجامع و اداره امور شرکت است. این رکن اساسی شرکت مسئولیتهای فراوانی را برعهده دارد که بایستی در راستای خط مش شرکت، حفظ حقوق صاحبان سهام، مدیریت و کنترل بهتر شرکت قدم بردارد. این مقاله بعنوان یک مقدمه برای درک بیشتر ساختار و کارکرد هیئت مدیره در شرکتهای تجاری نگارش شده است و با توجه به اهمیت شناخت بهترهیئت مدیره در مدیریت شرکت، سعی شده است به بررسی ساختار، اختیارات، ممنوعیتها، مسئولیتها و چالش های هیئت مدیره پرداخته شود.

ساختار هیئت مدیره:

اعضای هیئت مدیره شرکت های سهامی( عام و خاص) باید متشکل از تعداد مدیرانی باشد که قانونگذار معین کرده است. بدین نحو که عده اعضای هیئت مدیره در شرکت سهامی عام نباید از پنج نفر کمتر و عده اعضای هیئت مدیره در شرکت سهامی خاص نباید از سه نفر کمتر باشد. در شرکت های با مسئولیت محدود، تضامنی، مختلط سهامی نیز تعداد مدیران می تواند یک یا چند نفر باشد.

هرگاه تعداد اعضای هیئت مدیره از حداقل قانونی یا از حداقلی که در اساسنامه پیش بینی شده است، به دلایلی همچون فوت یا استعفا یا سلب شرایط از یک یا چند نفراز مدیران، کمتر شود(حداقل پیش بینی شده در اساسنامه نباید از حداقل قانونی کمتر باشد)، تصمیمات هیئت مدیره قانونی نخواهد بود مگر اینکه نسبت به تکمیل اعضای هیئت مدیره به طریقی که قانون گذار پیش بینی کرده اقدام شود.

به موجب لایحه قانونی اصلاح قسمتی از قانون تجارت در اینگونه موارد، اعضای علی البدل به ترتیب مقرر در اساسنامه و الا به ترتیب مقرر توسط مجمع عمومی جای آن ها را تا زمانی که عضو اصلی انتخاب شود یا مدت مدیریت تمام شود، خواهند گرفت. اگر اساسنامه سکوت کرده باشد یا عضو علی البدل تعیین نشده باشد یا تعداد اعضاء علی البدل کافی برای تصدی محل های خالی در هیات مدیره نباشد، مدیران باقی مانده باید بلافاصله مجمع عمومی عادی شرکت را جهت تکمیل اعضاء هیئت مدیره دعوت نمایند.

هرگاه تمام اعضای هیئت مدیره شرایط مدیریت را از دست بدهند و همچنین در صورتی که اعضای باقیمانده هیئت مدیره از دعوت مجمع عمومی برای انتخاب مدیری که سمت او بلاتصدی مانده خودداری کند، هر ذی نفع حق دارد از بازرس یا بازرسان شرکت بخواهد که به دعوت مجمع عمومی عادی جهت تکمیل عده مدیران اقدام کنند و بازرس یا بازرسان مکلف به انجام چنین درخواستی می باشند.

با این اوصاف مطابق با لایحه قانونی اصلاح قسمتی از قانون تجارت در صورتی که سمت تمام یا بعضی از اعضای هیئت مدیره و هم چنین سمت مدیر عامل شرکت طی مدتی بیش از شش ماه بلاتصدی بماند، هر ذینفع می تواند انحلال شرکت را از دادگاه بخواهد.

هیئت مدیره

شرایط مدیران شرکت:

مدیر می تواند هر سنی داشته باشد مشروط بر اینکه دارای اهلیت باشد. با این حال به نظر می رسد؛ اساسنامه شرکت می تواند احراز سمت مدیریت در شرکت را موکول به داشتن بعضی توانایی ها و تخصص ها کند.

اشخاص حقوقی را می توان به مدیریت شرکت انتخاب نمود لذا شخص حقوقی همان مسئولیتهای مدنی شخص حقیقی عضو هیئت مدیره را دارد. شخص حقوقی عضو هیئت مدیره باید یک نفر را به نمایندگی دایمی خود جهت انجام وظایف مدیریت معرفی نماید. نماینده شخص حقوقی عضو هیئت مدیره مشمول همان شرایط، تعهدات و مسئولیتهای مدنی و جزایی عضو هیئت مدیره بوده و از جهت مدنی با شخص حقوقی عضو هیئت مدیره ای که او را به نمایندگی تعیین نموده است مسئولیت تضامنی خواهد داشت. شخص حقوقی عضو هیئت مدیره در هر زمان که بخواهد می تواند نماینده خود را عزل کند، مشروط به اینکه در همان موقع جانشین او را کتبا به شرکت معرفی نماید، وگرنه غایب محسوب می شود.

در شرکتهای سهامی اعضای هیئت مدیره شرکت باید سهامدار شرکت باشند. البته ضرورتی ندارد که نماینده شخص حقوقی عضو هیئت مدیره، دارای سهم در شرکت باشد، بلکه صرفا باید کاندیدای هیئت مدیره واجد چنین شرطی باشند تا بتوانند در هیئت مدیره عضویت پیدا کنند. در شرکت های با مسئولیت محدود، تضامنی مدیر یا مدیران می تواند از بین شرکا یا از خارج شرکا انتخاب شود.

مدت ماموریت اعضای هیات مدیره در شرکت سهامی حداکثر ۲ سال است و در شرکت با مسئولیت محدود برای مدت محدود یا نامحدود معین می شوند. مدت ماموریت نماینده شخص حقوقی عضو هیئت مدیره به مدت عضویت شخص حقوقی مذکور در هیئت مدیره بستگی دارد و به محض انقضای مدت مدیریت شخص حقوقی عضو هیئت مدیره، نماینده او نیز از هیئت مدیره خارج می شود.

سهام وثیقه ای:

در شرکت سهامی مدیران باید هنگام انتخاب به این سمت، تعداد سهامی را که اساسنامه شرکت مقررکرده است دارا باشند. این تعداد سهام نباید از تعداد سهامی که به موجب اساسنامه جهت دادن رای در مجمع عمومی عادی یا مجمع عمومی فوق العاده لازم است کمتر باشد. به این نوع سهام، سهام وثیقه ای می گویند. سهام وثیقه ای همانطور که از اسمش پیداست برای تضمین خسارات احتمالی است که ممکن است از تقصیرات مدیران منفردا یا مشترکا بر شرکت وارد شود.

سهام وثیقه ای دارای حق رای و حق اخذ سود است لذا فقط سهام وثیقه ای در وثیقه شرکت قرار می گیرد نه سود آن. در سهام وثیقه محدودیتی در نوع سهام نداریم و می تواند سهام عادی یا غیر عادی(سهام ممتاز یا سهام موسس) باشد.

سهام وثیقه ای با نام بوده و قابل نقل و انتقال نیست و تا زمان پایان دوران مدیریت و اخذ مفاصاحساب مربوط به دوره هر یک از مدیران، به موجب تصویب ترازنامه در مجمع عمومی عادی، در صندوق شرکت به عنوان وثیقه خواهد ماند. با تصویب ترازنامه و پایان مدت ماموریت مدیران، سهام وثیقه خود به خود آزاد خواهد شد.  

عضو حقوقی هیات مدیره باید سهام وثیقه داشته باشد ولی داشتن سهام وثیقه برای نماینده عضو حقوقی هیات مدیره ضرورتی ندارد. لایحه قانونی اصلاح قسمتی از قانون تجارت حداقل تعداد سهام وثیقه را یک سهم در نظر گرفته است ولی می توان حداکثر آن را در اساسنامه تعیین کرد.

در صورتی که مدیری در هنگام انتخاب، مالک تعداد سهام وثیقه ای نباشد یا در طول مدت مدیریت سهام لازم را از دست بدهد باید ظرف مدت یک ماه تعداد سهام لازم را تهیه کند و به شرکت بسپارد، وگرنه مستعفی محسوب خواهد شد.

اغلب زمانی مدیران در مقابل شرکت مسئول هستند که شرکت در حال ورشکستگی است و مبالغ هنگفتی را از دست داده است، لذا ممکن است سهام وثیقه ای مدیران کفاف جبران خسارات احتمالی آینده را ندهد، بنابراین می توانید وثایق دیگری که تابع عمومات است از مدیر بگیرید.

محدودیت های انتخاب مدیران و مدیر عامل:

قانون گذار به منظور حفظ سلامت اداری شرکت، برخی از اشخاص را با دارا بودن سمت یا شرایط ذیل، از عضویت در هیئت مدیره شرکت سهامی محروم کرده است.

الف-محجورین، کسانی که حکم ورشکستگی آنها صادر شده است و کسانی که به حکم قطعی دادگاه به سبب ارتکاب سرقت، خیانت در امانت، کلاهبرداری، جرایمی که در حکم خیانت در امانت یا کلاهبرداری شناخته شده، اختلاس، تدلیس یا تصرف غیر قانونی در اموال عمومی، به محرومیت از حقوق اجتماعی محکوم گردیده اند.

به موجب لایحه قانونی اصلاح قسمتی از قانون تجارت؛ هر مدیر یا مدیرعاملی که بر خلاف محدودیتهای فوق انتخاب شود یا پس از انتخاب مشمول این محدودیتها شود به درخواست هر ذینفع دادگاه حکم عزل او را صادر خواهد کرد این حکم قطعی است.

ب- به موجب لایحه قانونی اصلاح قسمتی از قانون تجارت هیچ کس نمی تواند در عین حال مدیریت عامل بیش از یک شرکت را داشته باشد. همچنین هرگاه کسی بر خلاف موارد فوق به مدیریت عام انتخاب شود یا پس از انتخاب مشمول موارد مذکور گردد دادگاه به تقاضای هر ذینفع حکم عزل او را صادر خواهد کرد و چنین حکمی قطعی خواهد بود.

لازم به توضیح است که کلیه اعمال و اقدامات مدیران و مدیر عامل شرکت که برخلاف مفاد بندهای الف و ب فوق الذکر انتخاب شده است در مقابل صاحبان سهام و اشخاص ثالث معتبر و مسئولیت های سمت مدیریت یا مدیرعاملی شامل حال آنها خواهد شد.

ج- مطابق با اصل ۱۴۱ قانون اساسی؛ ریاست، مدیریت عامل یا عضویت در هیئت مدیره انواع مختلف شرکتهای تجاری خصوصی به جز شرکتهای تعاونی ادارات و موسسات برای رئیس جمهور، معاونان رئیس جمهور، وزیران و کارمندان دولت ممنوع است. به موجب این اصل در صورت تخلف، فرد متخلف به انفصال موقت و در صورت تکرار به انفصال دائم از خدمت در مشاغل دولتی، محکوم می شود.

د- به موجب بند ۳ ماده ۱۵ قانون دفاتر اسناد رسمی؛ سردفتر و دفتریاران نمی توانند به سمت عضویت هیات مدیره یا مدیر عامل در شرکتهای تجاری انتخاب شوند. در صورت تخلف موجب وصف تخلف انتظامی برای سردفتران و دفتریاران خواهد شد.

ساختار هیئت مدیره

اولین جلسه هیئت مدیره:

مدیران باید در اولین جلسه هیئت مدیره از بین اعضای خود یک رئیس و یک نائب رئیس که هر دو باید شخص حقیقی باشند، برای هدایت هیئت مدیره انتخاب نمایند. شخص حقوقی عضو هیئت مدیره نمی تواند رئیس یا نایب رئیس هیئت مدیره باشد بلکه نماینده شخص حقیقی مذکور که در حکم عضو هیئت مدیره است، می تواند به سمتهای فوق انتخاب شود. مدت ریاست رئیس و نیابت نایب رئیس هیئت مدیره بیش از مدت عضویت آنها در هیئت مدیره نخواهد بود. اعضای هیئت مدیره می توانند رئیس و نایب رئیس هیئت مدیره را از سمتهای مذکور عزل کنند.

وظایف رئیس هیئت مدیره، در سه مورد خلاصه می شود؛ دعوت اعضای هیئت مدیره جهت تشکیل جلسه هیئت مدیره، اداره جلسه هیئت مدیره مزبور و دعوت مجامع عمومی صاحبان سهام درمواردی که هیئت مدیره مکلف به دعوت آنهاست. ریاست مجامع نیز در صورتی که ترتیب دیگری در اساسنامه پیش بینی نشده باشد، با رئیس هیئت مدیره است مگر در مواقعی که انتخاب یا عزل بعضی از مدیران یا کلیه آنها جزو دستور جلسه مجمع باشد که در این صورت رئیس مجمع از بین صاحبان سهام حاضر در جلسه به اکثریت نسبی انتخاب خواهد شد.

در هر زمان که رئیس هیئت مدیره به طور موقت نتواند وظایف اش را انجام دهد، نایب رئیس هیئت مدیره به نیابت از طرف ایشان، وظایف رئیس هیئت مدیره را انجام خواهد داد. هرگاه رئیس هیات مدیره به هر دلیل به طور دائمی قادر به انجام وظایف خود نباشد، اعضای هیئت مدیره باید از میان خود رئیس هیئت مدیره انتخاب نمایند. رئیس هیدت مدیره نمی تواند در عین حال مدیر عامل همان شرکت نیز باشد مگر با تصویب سه چهارم آرای حاضر در مجمع عمومی.

اختیارات هیئت مدیره

اختیارات هیئت مدیره عام است مگر اختیاراتی که در صلاحیت خاص مجامع عمومی باشد. مدیران شرکت دارای کلیه اختیارات لازم برای اداره امور شرکت می باشند، مشروط برآنکه تصمیمات و اقدامات آنها در حدود موضوع شرکت باشد بنابراین نمیتوان اختیارات هیات مدیره را در اساسنامه یا به موجب تصمیمات مجامع عمومی محدود کرد در غیر این صورت، محدودیت ایجادی فقط از لحاظ روابط بین مدیران و صاحبان سهام معتبر و قابل استناد است و در مقابل اشخاص ثالث باطل و کان لم یکن است.

به موجب لایحه قانونی اصلاح قسمتی از قانون تجارت، قانون گذار اختیاراتی را برای هیئت مدیره در نظر گرفته است از جمله این اختیارات به شرح ذیل است:

تعیین سمت مدیران و صاحبان حق امضاء.

نصب و عزل رئیس هیئت مدیره، نایب رئیس هیئت مدیره و مدیر عامل.

تعیین و اعلان حدود اختیارات مدیر عامل.

دعوت از صاحبان سهام جهت تشکیل مجامع عمومی در مناسبتهای مختلف.

تنظیم حسابهای شرکت و تقدیم آن به بازرس یا بازرسان و مجمع عمومی عادی.

تسلیم گزارش ها و پیشنهادهای خاص خود در مورد بعضی از تصمیمات مهم راجع به حیات شرکت به مجامع عمومی.

اعطای اجازه انعقاد قرارداد با شرکت به اعضای هیئت مدیره و مدیر عامل.

 تعیین حق الزحمه مدیر عامل.

افزایش سرمایه شرکت در صورتی که مجمع عمومی فوق العاده به او اجازه دهد.

اصلاح اساسنامه پس از عملی ساختن افزایش سرمایه در قسمت مربوط به مقدار سرمایه ثبت شده

تصفیه امور شرکت سهامی اگر اساسنامه ترتیب دیگری مقرر نکرده باشد.

روش دعوت و تشکیل جلسات هیات مدیره:

ترتیب دعوت و تشکیل جلسات هیئت مدیره را اساسنامه شرکت تعیین میکند. محل حضور اعضای هیئت مدیره معمولا مرکز شرکت است اما اساسنامه می تواند اجازه تشکیل هیئت مدیره را در محلهای دیگر هم بدهد.

هرگاه رئیس هیئت مدیره اعضا را برای تشکیل هیئت مدیره دعوت نکند عده ای از مدیران که اقلا یک سوم اعضای هیات مدیره را تشکیل دهند، مشروط به گذشت حداقل یک ماه از آخرین جلسه هیات مدیره و ذکر دستور جلسه، می توانند هیئت مدیره را دعوت کنند.

اعضای هیئت مدیره باید شخصا در جلسه هیئت مدیره حاضر شوند. در صورتی که وکیل یا نماینده آنان در جلسات حضور یابند، در احتساب حد نصاب اعتبار تشکیل و اعتبار تصمیم به حساب نخواهند آمد. اداره جلسات هیئت مدیره با رئیس هیئت مدیره است. ولی در غیاب او ریاست جلسات با نایب رئیس هیئت مدیره خواهد بود.

برای تشکیل جلسات هیئت مدیر حضور بیش از نصف اعضای هیئت مدیره لازم است. تصمیمات هیئت مدیره نیز باید به اکثریت آرای حاضرینی که حق رای دارند اتخاذ می گردد مگر آنکه در اساسنامه اکثریت بیشتری مقرر شده باشد.

برای هر یک از جلسات هیئت مدیره می بایست صورتجلسه ای تنظیم و لااقل به امضای اکثریت مدیران حاضر در جلسه برسد. مندرجات صورت جلسه هیئت مدیره باید شامل؛ نام مدیران حاضر و غایب در جلسه، خلاصه ای از مذاکرات جلسه، تصمیمات متخذ در جلسه با قید تاریخ در آن و درج نظرات مدیران مخالف با تمام یا بعضی از تصمیمات مندرج در صورت جلسه هیئت مدیره، باشد. ضمانت اجرای عدم رعایت موارد فوق ابطال صورتجلسات به درخواست هر یک از ذینفعان است.

حدود اختیارات مدیرعامل در شرکتهای سهامی:

اعضای هیات مدیره باید حداقل یک نفر شخص حقیقی را به مدیریت عامل شرکت انتخاب کند که در برابر اشخاص ثالث به نمایندگی از طرف شرکت حق امضاء داشته باشد. مدیر عامل منتخب اعضای هیئت مدیره در مقابل اشخاص ثالث، نماینده شرکت محسوب می شود و از طرف شرکت حق امضا دارد. هیئت مدیره می تواند به یکی از اعضای خود اختیار دهد که همراه مدیر عامل در مقابل اشخاص ثالث حق امضا داشته باشد.

هیات مدیره اختیاراتی را به مدیر عامل منتخب خود تفویض میکند، صلاحیت مدیر عامل فقط در چهارچوب اختیارات تفویض شده و داخل در موضوع شرکت است. لذا هیئت مدیره بایستی حدود اختیارات مدیر عامل را جهت اطلاع عموم آگهی نماید تا اینگونه اختیارات در برابر اشخاص ثالث قابلیت استناد داشته باشد. در صورت عدم آگهی حدود اختیارات مدیر عامل ضمن مجازات کیفری قابلیت استناد در برابر اشخاص ثالث را نخواهد داشت.

هیات مدیره مرجع عزل، نصب، تعیین حق الزحمه، پاداش و پاسخگویی مدیر عامل است مگر اینکه سمت مدیر عاملی و رئیس هیات مدیره به موجب سه چهارم آراء حاضرین در مجمع عمومی عادی در یک شخص باشد که در اینصورت مرجع عزل، نصب، تعیین حق الزحمه، پاداش و پاسخگویی آن، مجمع عمومی عادی است.

معاملات مدیران با شرکت:

همانگونه که گفته شد هیئت مدیره به عنوان یکی از ارکان اداره شرکت از اختیارات عام در شرکت برخوردار است و هر عملی را که لازم بداند می تواند برای اداره شرکت انجام دهد ولی این بدان معنا نیست که هیئت مدیره محدودیتی در اعمال و اقدامات خود نداشته باشد. قانونگذار به عنوان یک مقام پیشگیری کننده و به منظور حفظ سلامت اداری شرکت و حفظ حقوق کلیه صاحبان سهام شرکت در مقابل هر گونه سوء استفاده از موقعیت یا تبانی احتمالی توسط مدیران، یکسری از اقدامات و معاملات مدیران و یا مدیر عامل را تعیین تکلیف نموده و انجام یکسری از آنها را منوط به رعایت مواردی به شرح ذیل نموده است:

الف- از آنجایی که مدیران و مدیر عامل شرکت از ارکان اداره  شرکت بوده و از اطلاعات موجود در شرکت آگاه می باشند لذا قانون گذار به منظور جلوگیری از سوء استفاده مدیران یا مدیر عامل شرکت از موقعیت خود در خصوص انعقاد قرارداد خود با شرکت و از طرفی چون ممکن است معامله مدیران با شرکت واقعا برای شرکت مفید باشد و منع مطلق معامله بین مدیران و مدیرعامل با شرکت به صلاح شرکت نباشد، به همین دلیل مطابق با مواد۱۲۹-۱۳۰-۱۳۱ لایحه قانونی اصلاح قسمتی از قانون تجارت مقرر نموده:

اعضای هیئت مدیره و مدیر عامل شرکت و هم چنین موسسات و شرکتهایی که اعضای هیئت مدیره و یا مدیر عامل شرکت، شریک یا عضو هیئت مدیره یا مدیرعامل آنها باشند نمی توانند بدون اجازه هیئت مدیره در معاملاتی که با شرکت یا به حساب شرکت است به طور مستقیم و یا غیر مستقیم طرف معامله واقع و یا سهیم شوند.

هیئت مدیره پس از اجازه چنین معامله ای مکلف است بلافاصله بازرس شرکت را از معامله مذکور مطلع نماید و گزارش آن را به اولین مجمع عمومی عادی بدهد. بازرس نیز مکلف است طی گزارش خاصی، جزئیات معامله همراه با نظر خود درباره چنین معامله ای به مجمع عمومی عادی ارائه نماید. هرگاه این تشریفات رعایت نشود و مجمع عمومی عادی نیز آن را تصویب نکند، امکان ابطال معاملات مذکور میسر می شود.

ب- به موجب ماده ۱۳۲ لایحه صدرالذکر، مدیرعامل شرکت و اعضای هیئت مدیره به استثنای اشخاص حقوقی حق ندارند هیچ گونه وام یا اعتبار از شرکت تحصیل نمایند و شرکت نیز نمی تواند دیون آنان را تضمین یا تعهد کند این گونه عملیات به خودی خود باطل است. این منع قانونی مشمول نمایندگان شخص حقوقی عضو هیئت مدیره، همسر، پدر، مادر، اجداد، اولاد، اولاد اولاد، برادر و خواهر اشخاص مذکور نیز می شود.

ج- مطابق با ماده ۱۳۳ لایحه صدرالذکر، مدیران و مدیرعامل نمی توانند معاملاتی نظیر معاملات شرکت که متضمن رقابت با عملیات شرکت باشد انجام دهند. در صورت تخلف از این مقرره و ورود ضرر به شرکت، مدیر متخلف مسئول جبران خسارت وارده خواهد بود.

نمایندگان اشخاص حقوقی عضو هیئت مدیره در حکم اعضای هیئت مدیره هستند و شخصا مشمول مقرات کنترل صدرالذکرخواهند بود. همچنین این قاعده دربعضی شرکتهای دیگراز جمله شرکت تضامنی، شرکت مختلط سهامی و شرکای شرکت مختلط غیرسهامی جاری است و به موجب قانون تجارت شرکای شرکت از رقابت با شرکت ممنوع شده اند. سیستم کنترلی معاملات صدرالذکر به قدری مهم هستند که هیچ یک از نهادهای شرکت نمی توانند به انجام خلاف این قاعده رضایت دهند و اساسنامه هم نمی تواند خلاف آن را پیش بینی کند.  

مدیران موظف و مدیران غیرموظف:

مدیران غیرموظف، مدیرانی هستند که به جز عضویت در هیئت مدیره و رابطه مدیریتی با شرکت ارتباط کاری دیگری با شرکت ندارند و در مقابل مدیران موظف، مدیرانی هستند که علاوه بر عضویت درهیات مدیره، موظف به انجام اعمال دیگر در شرکت هم هستند و رابطه کارگر و کارفرمایی با شرکت دارند.

مدیران در مجمع عمومی عادی انتخاب میشوند ولی اینکه موظف باشند یا نه به موجب تصمیم هیات مدیره است. نصب، عزل، پرداخت حق الزحمه و پاداش به مدیران موظف با هیئت مدیره است.

مجمع عمومی عادی نیز می تواند با توجه به تعداد ساعات و اوقاتی که هر عضو غیر موظف هیئت مدیره در جلسات هیئت مدیره شرکت می کنند، پرداخت مبلغی را به مدیران غیر موظف تصویب کند. مبلغ قابل پرداخت به اعضای هیئت مدیره که از آن به حق جلسات تعبیر می شود معمولا معین و یکسان است و به همه اعضا پرداخت می شود. هیئت مدیره می تواند آزادنه حق جلسات را که مجمع عمومی تعیین کرده است به طور یکسان یا به تناسب وضعیت کاری هر مدیر بین آنان تقسیم کند.

مجمع عمومی عادی علاوه بر حق جلسات مذکور، می تواند تصویب کند که نسبت معینی از سود خالص سالانه شرکت به عنوان پاداش به اعضای هیئت مدیره تخصیص داده شود. این پاداش باید در قبال کارهای که در جهت منافع شرکت انجام شده پرداخت گردد چرا که ممکن است مدیران به سوء استفاده از اموال شرکت متهم و به مجازات و پرداخت ضرر و زیان به شرکت محکوم شوند.

پاداشی که به هیئت مدیره داده می شود به هیچ وجه نباید در شرکتهای سهامی عام از پنج در صد و در شرکتهای سهامی خاص از ده درصد سود قابل تقسیمی که در همان سال به صاحبان سهام پرداخت می شود تجاوز کند. مقررات اساسنامه و هرگونه تصمیمی که مخالف با این شرط باشد باطل و بلا اثر است.

مسئولیت مدیران و مدیرعامل:

مطابق با مقررات قانونی مصوب، مدیران و مدیرعامل شرکت در مقابل شرکت و اشخاص ثالث نسبت به تخلف از مقررات قانونی یا اساسنامه شرکت و یا مصوبات مجمع عمومی بر حسب مورد منفردا یا مشترکا مسئول می باشند و دادگاه حدود مسئولیت هر یک را برای جبران خسارت تعیین خواهد نمود.

اگرشرکت ورشکسته شود یا پس از انحلال معلوم شود که دارایی شرکت برای تادیه دیون آن کافی نیست دادگاه می تواند به تقاضای هر ذی نفع هر یک از مدیران یا مدیر عاملی را که ورشکستگی شرکت یا کافی نبودن دارایی شرکت به نحوی از انحاء معلول تخلفات او بوده است منفردا یا متضامنا به تادیه آن قسمت از دیونی که پرداخت آن از دارایی شرکت ممکن نیست، محکوم نماید.   

علاوه برمسئولیت مدنی مدیران در صورت تخلف از مقررات قانونی یا اساسنامه شرکت و یا مصوبات مجمع عمومی، حسب مورد به نحو، منفرد، مشترک یا تضامنی، برای مدیران متخلف به موجب مواد۲۴۳ الی ۲۶۹ لایحه قانونی اصلاح قسمتی از قانون تجارت و ماده ۱۱۵ قانون تجارت، مسئولیت کیفری تعریف شده است.

نتیجه گیری:

هیئت مدیره شرکتهای تجاری به عنوان یک نهاد کلیدی در مدیریت و راهبری شرکتها، نقش بسیار مهمی در شکل دهی به آینده شرکت های تجاری دارد. با توجه به چالش های متعدد موجود، یک هیئت مدیره کارآمد و دلسوز می تواند به ارتقا، پیشرفت، بهره وری و در نهایت ساخت آینده ای بهتر برای شرکت های تجاری کمک کند. بنابراین نیاز به توجه، سرمایه گذاری و انتخاب هیئت مدیره ای کارآمد بسیار احساس می شود.

سوالات متداول:

-اگر ثالثی با اعتماد به ظاهر با مدیر عامل بعنوان نماینده شرکت معاملاتی را خارج از چهارچوب اختیارات وی، انجام دهد، در اینصورت چه کسی در برابر ثالث مسئول است؟

شرکت می تواند چنین معاملاتی را به جهت خروج مدیر عامل از چهارچوب اختیارات خود، اجرا نکند و در اینصورت شخص مدیر عامل در برابر شخص ثالث مسئول است.

۲- مدت مدیریت اعضای هیئت مدیره چقدر است؟

مدت مدیریت مدیران دراساسنامه معین می شود لیکن مدت مدیریت مدیران در شرکت های سهامی نمی تواند از دو سال تجاوز کند و در شرکتهای با مسئولیت محدود می تواند به صورت محدود یا نامحدود باشد.

۳-حدود اختیارات مدیر عامل شرکت چقدر است؟

مدیرعامل شرکت در حدود اختیاراتی که به وی تفویض شده مشروط بر اینکه در چهارچوب موضوع شرکت باشد، بعنوان نماینده شرکت با حق امضاء، دارای اختیارات می باشد نه بیشتر.

۴-رئیس هیئت مدیره چگونه انتخاب می شود؟

مدیران منتخب شرکت در اولین جلسه هیئت مدیره، رئیس هیئت مدیره را از میان خود که بایستی شخص حقیقی باشد، انتخاب می کنند.

۵-اگرتعداد اعضای هیئت مدیره شرکتی بنا به دلایلی کمتر از حداقل قانونی یا حداقل مندرج در اساسنامه شرکت شود وشرکت برای ماه ها یا سال ها با همان تعداد مدیران اداره شود، چه عواقبی منتظر شرکت خواهد بود؟

تکمیل حد نصاب قانونی تعداد اعضای هیئت مدیره به قدری مهم و حیاتی است که برای رسیدن به این مهم، قانون گذار راه های مختلفی به شرح این مقاله پیش بینی کرده است با این حال در صورتی که سمت تمام یا بعضی از اعضای هیئت مدیره و هم چنین سمت مدیر عامل شرکت طی مدتی بیش از شش ماه بلاتصدی بماند، هر ذینفع می تواند انحلال شرکت را از دادگاه بخواهد.

۶- آیا مدیرشرکت با دارا بودن سهام وثیقه در شرکت می تواند قبل از پایان مدت مدیریت خود و اخذ مفاصاحساب، سهام خود را فروخته و از شرکت خارج شود؟

مدیرشرکت صرفا می تواند آن قسمت از سهام خود که در وثیقه شرکت نیست با رعایت شرایط قانونی و اساسنامه انتقال دهد و سهام وثیقه ای وی تا تصویب ترازنامه و پایان مدت ماموریت مدیریت وی، در وثیقه شرکت است و قابل نقل و انتقال نیست.

۷-آیا کارمندان دولت می توانند به ریاست، مدیریت عامل یا عضویت در هیئت مدیره انواع مختلف شرکتهای تجاری خصوصی، منصوب شوند؟

به جز در شرکتهای تعاونی ادارات و موسسات، کسب عناوین فوق برای کارمندان دولتی ممنوع است در صورت تخلف، فرد متخلف به انفصال موقت و در صورت تکرار به انفصال دائم از خدمت در مشاغل دولتی، محکوم می شود.

خدیجه رضاییمشاهده نوشته ها

خدیجه رضائی وکیل پایه یک دادگستری از کانون مرکز شهر تهران و فارغ التحصیل مقطع کارشناسی ارشد حقوق خصوصی از دانشگاه روزانه خوارزمی تهران است. ایشان با بیش از ۱۰ سال سابقه کار وکالت از سال ۱۳۹۴ و متخصص در امور کسب و کار و مشاور شرکت‌های تجاری و متخصص در تنظیم، ویرایش و اصلاح قراردادها هستند. ایشان نیز مولف کتاب تحلیل فقهی و حقوقی معاملات سلف در بورس هستند.

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *