انحلال شرکت های تجاری: فرایندها و چالش ها
شرکت های تجاری دارای شخصیت حقوقی هستند که برای فعالیت های اقتصادی شکل می گیرند و در بهبود وضعیت اقتصادی هر کشوری نقش مهمی دارند با این اوصاف گاهی اوقات به دلایل مختلفی، ضرورت ایجاب می کند که حیات تجاری یک شرکت به پایان برسد و به اصطلاح انحلال شرکت صورت بگیرد. انحلال شرکت های تجاری به معنای پایان فعالیت های یک شرکت و تسویه حساب های مالی آن است. در این مقاله سعی شده است به بررسی دلایل، انواع و فرایندهای انحلال شرکت های تجاری پرداخته شود.
-دلایل انحلال شرکت های تجاری و انواع آن:
یک شرکت تجاری ممکن است به دلایل مختلفی منحل شود که حسب مورد به سه دسته کلی؛ انحلال اختیاری، انحلال قهری، انحلال به حکم دادگاه تقسیم می شود. در ادامه مقاله ابتدا به بررسی و شرح هر کدام از دسته های مذکور و سپس ذکر دلایل انحلال در هر کدام از انواع شرکت های تجاری می پردازیم:
انحلال اختیاری: هر زمانی که مجمع عمومی فوق العاده اراده کند می تواند به تشخیص خود و به هرعلتی که بخواهد، شرکت را منحل کند در این صورت انحلال اختیاری صورت می گیرد.
انحلال قهری: هر زمان شرکتی به جهت توقف از تادیه وجوهی که برعهده اوست حکم ورشکستگی اش صادر شود، قهرا منحل می شود یعنی همین که حکم ورشکستگی شرکت تجاری صادر شود شرکت منحل شده و باید تصفیه شود که تصفیه ان مطابق مقررات راجع به ورشکستگی خواهد بود. پر واضح است که فرایند تصفیه در ورشکستگی از پیچیدگی بیشتری برخوردار است؛ همچنین در ورشکستگی این احتمال وجود دارد ورشکسته با طلبکاران قرارداد ارفاقی منعقد کرده و مجددا شرکت را به حالت قبل برگرداند.
انحلال به حکم دادگاه:
قانون گذار در قانون حقی را برای ذی نفعان مقرر کرده بدین شرح که هر ذی نفع می تواند بنا به دلایلی که در ادامه خواهد آمد، از دادگاه صلاحیت دار درخواست انحلال شرکت تجاری را بنماید. که در این صورت پس از رسیدگی دادگاه و صدور حکم بر انحلال، انحلال شرکت تجاری به حکم دادگاه اتفاق می افتد.
۲-دلایل انحلال در شرکت سهامی:
الف- انحلال اختیاری در شرکتهای سهامی به شرح ذیل است:
۱-زمانی که شرکت موضوعی را که برای ان تشکیل شده است انجام داده یا انجام آن غیر ممکن شده باشد .
۲-درصورتی که شرکت برای مدت معینی تشکیل گردیده و ان مدت منقضی شده باشد مگراینکه مدت قبل از انقضاء تمدید شده باشد.
۳-در هر موقع که مجمع عمومی فوق العاده صاحبان سهام به هر علتی رای به انحلال شرکت بدهند.
۴- اگر بر اثر زیان های وارده حداقل نصف سرمایه شرکت از میان برود، باید بلافاصله مجمع عمومی فوق العاده به دعوت هیئت مدیره تشکیل شود تا به کاهش سرمایه شرکت به مبلغ سرمایه موجود یا انحلال آن رای دهد.
ب- انحلال به درخواست ذی نفع در شرکت های سهامی به شرح ذیل است:
۱-در صورتی که تا یک سال پس از به ثبت رسیدن شرکت هیچ اقدامی جهت انجام موضوع آن صورت نگرفته باشد و نیز در صورتی که فعالیت های شرکت در مدت بیش از یک سال متوقف شده باشد.
۲-در صورتی که مجمع عمومی سالانه برای رسیدگی به حساب های هر یک از سالهای مالی تا ده ماه از تاریخی که اساسنامه تعیین کرده است تشکیل نشده باشد.
۳-در صورتی که سمت تمام یا بعضی از اعضای هیئت مدیره و همچنین سمت مدیر عامل شرکت طی مدتی زائد بر شش ماه بلا تصدی مانده باشد.
۴-هرگاه شرکت برای مدت معین تشکیل گردیده و ان مدت منقضی شده باشد و مدت قبل از انقضاء تمدید نشده باشد و همچنین در صورتی که شرکت موضوعی را که برای ان تشکیل شده است انجام داده یا انجام آن غیر ممکن شده باشد و مجمع عمومی فوق العاده صاحبان سهام جهت اعلام انحلال شرکت تشکیل نشوند و یا رای به انحلال شرکت ندهند.
۵- در صورتی که بر اثر زیان های وارده حداقل نصف سرمایه شرکت از میان برود و هیئت مدیره جهت تصمیم به بقاء یا انحلال شرکت به دعوت مجمع عمومی فوق العاده مبادرت ننماید و یا مجمعی که دعوت می شود نتواند مطابق مقررات قانونی منعقد گردد(به سبب عدم نصاب) هر ذی نفع می تواند انحلال شرکت را از دادگاه صلاحیت دار درخواست کند.
۶- زمانی که سرمایه شرکت از حداقل میزان قانونی کمتر می شود و شرکت ظرف یک سال نسبت به افزایش سرمایه تا میزان حداقل قانونی اقدام نمی کند یا به نوع دیگری از انواع شرکتهای مذکور در قانون تجارت تغییر شکل پیدا نمی کند، هر ذی نفع می تواند انحلال آن را از دادگاه درخواست کند.
لازم به ذکر است که در مورد سه بند ابتدایی فوق، دادگاه حداکثر شش ماه به شرکت مهلت می دهد تا موجبات انحلال را رفع نمایند؛ در غیر اینصورت دادگاه رای به انحلال شرکت می دهد.
۳- دلایل انحلال در شرکت با مسئولیت محدود:
۱-وقتی که شرکت مقصودی را که برای آن تشکیل شده بود انجام داده یا انجام آن غیر ممکن شده باشد.
۲-وقتی که شرکت برای مدت معینی تشکیل و مدت منقضی شده باشد.
۳-در صورتی که شرکت ورشکسته شود.
۴-در صورت تصمیم عده ای از شرکاء که سهم الشرکه های آنها بیش از نصف سرمایه شرکت باشد.
۵-در صورتی که به واسطه ضررهای وارده نصف سرمایه شرکت از بین رفته و یکی از شرکا تقاضای انحلال کرده و محکمه دلایل او را موجه دیده و سایر شرکاء حاضر نباشند سهمی را که در صورت انحلال به او تعلق می گیرد پرداخته و او را از شرکت خارج کنند.
۶-در مورد فوت یکی از شرکاء اگربه موجب اساسنامه پیش بینی شده باشد.
۴-دلایل انحلال در شرکت های تضامنی، نسبی و مختلط غیرسهامی:
۱-وقتی که شرکت مقصودی را که برای آن تشکیل شده بود انجام داده یا انجام آن غیر ممکن شده باشد.
۲-وقتی که شرکت برای مدت معینی تشکیل و مدت منقضی شده باشد.
۳-در صورتی که شرکت ورشکسته شود.
۴-در صورت تراضی تمام شرکاء.
۵-در صورتی که یکی از شرکاء به دلایلی انحلال شرکت را از محکمه تقاضا نماید و محکمه آن دلایل را موجه دانسته و حکم به انحلال بدهد.
۶-در صورت فسخ یکی از شرکاء مطابق ماده ۱۳۷ قانون تجارت.
۷-در صورت ورشکستگی یکی از شرکا مطابق ماده ۱۳۸ قانون تجارت.
۸-در صورت فوت یا محجوریت یکی از شرکا مطابق مواد ۱۳۹ و ۱۴۰ قانون تجارت.
لازم به ذکر است که مرگ یا محجوریت یا ورشکستگی شریک یا شرکاء با مسئولیت محدود در شرکت مختلط غیر سهامی موجب انحلال شرکت نمی شود.
۵- دلایل انحلال در شرکت مختلط سهامی:
۱-وقتی که شرکت مقصودی را که برای آن تشکیل شده بود انجام داده یا انجام آن غیر ممکن شده باشد.
۲-وقتی که شرکت برای مدت معینی تشکیل و مدت منقضی شده باشد.
۳-در صورتی که شرکت ورشکسته شود.
۴-بر حسب تصمیم مجمع عمومی در صورتی که در اساسنامه این حق برای مجمع مذکور تصریح شده باشد.
۵-بر حسب تصمیم مجمع عمومی و رضایت شرکاء ضامن.
۶-در صورت فوت یا محجوریت یکی از شرکاء ضامن مشروط بر این که انحلال شرکت در این موارد در اساسنامه تصریح شده باشد.
۷-هرگاه در اساسنامه برای مجمع عمومی حق تصمیم به انحلال معین نشده و بین مجمع عمومی و شرکاء ضامن راجع به انحلال موافقت حاصل نشود و محکمه دلایل طرفداران انحلال را موجه ببیند حکم به انحلال خواهد داد. همین حکم در موردی نیز جاری است که یکی از شرکاء ضامن به دلایلی انحلال شرکت را از محکمه تقاضا نموده و محکمه ان دلایل را موجه ببیند.
۶- مراحل و آثار انحلال شرکت:
همزمان با انحلال شرکت به هر روش، ضرورت دارد جهت تسهیل در تصفیه امور شرکت اقداماتی صورت گیرد. در صورتی که انحلال شرکت بنا به تصمیم دادگاه باشد، دادگاه موظف است مدیر تصفیه را تعیین نماید. اگر انحلال بنا به تصمیم مجمع عمومی فوق العاده باشد، مدیر تصفیه توسط مجمع انتخاب خواهد شد. در شرکت های سهامی امر تصفیه با مدیران شرکت است مگر آنکه اساسنامه شرکت یا مجمع عمومی فوق العاده ای که رای به انحلال می دهد ترتیب دیگری مقرر داشته باشد.
شرکت به محض انحلال در حال تصفیه محسوب می شود. نام شرکت در طول امر تصفیه حفظ می شود، ولی همه جا در دنبال نام شرکت باید عبارت(در حال تصفیه) ذکر شود و نام مدیر یا مدیران تصفیه در کلیه اوراق و آگهی های مربوط به شرکت قید شود. تا خاتم امر تصفیه شخصیت حقوقی شرکت جهت انجام امور مربوط به تصفیه باقی خواهد ماند در نتیجه شرکت منحله دارای حقوق و تعهداتی مستقل از شرکاست، البته حقوق و تعهداتی محدود تر از زمان قبل از انحلال آن.
شرکت منحله در زمان تصفیه دارایی خود را حفظ می کند و این انحلال تا پایان ختم تصفیه باعث نمی شود که دارایی شرکت به صورت مشاع یا غیر مشاع، در مالکیت شرکا قرار گیرد. زیرا دارایی شرکت تضمین طلب طلبکاران شرکت است.
از تاریخ تعیین مدیر یا مدیران تصفیه که با امضای ذیل صورتجلسه قبولی خود را کتبا اعلام نموده اند، اختیارات مدیران شرکت خاتمه یافته و تصفیه شرکت توسط مدیران تصفیه منتخب شروع می شود. مدیران تصفیه نماینده شرکت در حال تصفیه بوده و کلیه اختیارات لازم را جهت امر تصفیه را به شرح ذیل دارا می باشند، محدود کرن اختیارات مدیر تصفیه باطل و کان لم یکن است.
۷- اختیارات و تکالیف مدیر یا مدیران تصفیه:
مدیر یا مدیران تصفیه بعد از اینکه به سمت مدیر تصفیه ای انتخاب شدند و قبول سمت نمودند، وظایف و اختیارات متعددی به شرح ذیل دارند:
۱-مدیران تصفیه باید کلیه اموال، دفاتر، اوراق و اسناد مربوط به شرکت را تحویل گرفته و بلافاصله امر تصفیه شرکت را آغاز کنند و باید صورتی از دارایی و بدهی شرکت تهیه کنند و اقدامات لازم را برای حفظ حقوق شرکت انجام دهند؛ در صورت لزوم اقداماتی مانند تمدید قرارداد اجاره، قراردادهای بیمه، ضمانت نامه های شرکت منحله و…. را انجام دهند.
۲-مدیران تصفیه موظف هستند تصمیم راجع به انحلال و اسامی مدیر یا مدیران تصفیه و نشانی آنها با رعایت ماده ۲۰۷ لایحه قانونی اصلاح قسمتی از قانون تجارت را ظرف مدت پنج روز به مرجع ثبت شرکتها اعلام تا پس از ثبت، برای اطلاع عموم درروزنامه رسمی و روزنامه کثیرالانتشار مربوط به شرکت، آگهی گردد. چرا که اگر انحلال شرکت به ثبت نرسد و اعلان نشود این انحلال و همچنین اقدامات مدیر یا مدیران تصفیه نسبت به اشخاص ثالث بلا اثر است.
۳- مدیر یا مدیران تصفیه مکلف هستند؛ همه جا و در تمام اوراق و آگهی های مربوط به شرکت ضمن ذکر نام خود، در دنبال نام شرکت عبارت (در حال تصفیه) را نیز ذکر کنند. هرگاه مدیریا مدیران تصفیه از اجرای این بند قانونی خودداری کند و به این سبب به اشخاص ثالث زیان وارد شود مثلا اشخاص بدون آگاهی از انحلال شرکت با او معامله کنند، مدیران تصفیه با توجه به قواعد عام مسئولیت مدنی محکوم به پرداخت خسارات وارد بر آنها خواهند بود.
۴- شرکت منحله شخصیت حقوقی خود را تا پایان عملیات تصفیه حفظ می کند و از طرفی مدیران تصفیه نیز نماینده شرکت در حال تصفیه بوده و کلیه اختیارات لازم را جهت امر تصفیه حتی از طریق طرح دعوی و ارجاع امر به داوری و حق سازش را دارند و می توانند برای طرح دعاوی و دفاع از دعاوی علیه شرکت منحله، وکیل دادگستری تعیین نمایند. بنابراین می توان علیه شرکت در حال تصفیه طرح دعوا کرد لیکن دعوی را باید به طرفیت مدیر تصفیه شرکت منحله طرح نمود و اقامه کننده دعوا برای شرکت نیز فقط مدیر تصفیه است نه شرکای شرکت، وگرنه دعوی رد خواهد شد.
۵- مدیر یا مدیران تصفیه مکلف هستند مطالبات شرکت را وصول کنند؛ این مطالبات اعم است از مطالبات شرکت از اشخاص ثالث یا مطالبات شرکت از شرکا، بابت آورده هایشان که هنوز به شرکت تسلیم نکرده اند.
۶- مدیر یا مدیران تصفیه بایستی تعهدات شرکت را انجام دهند و در صورت داشتن بدهی، می توانند آن بدهی ها را به تدریج از دارایی شرکت بپردازند یا تهاتر کنند. طلبکاران شرکت منحله که هنوز موعد طلبشان نرسیده است نمی توانند قبل از موعد طلب خود را مطالبه کنند. مگر اینکه مدیر تصفیه با توافق با این گونه طلبکاران و گرفتن تخفیف، طلب آنان را بپردازد.
۷- مدیر یا مدیران تصفیه مکلفند؛ قبل از شروع به پرداخت دیون شرکت منحله، وضع مالی شرکت منحله را بررسی کنند و اگر مشخص شود که دارایی آن برای پرداخت تمام دیون کافی نیست، بایستی صدور حکم ورشکستگی شرکت را از دادگاه تقاضا کنند. در صورت صدورحکم ورشکستگی شرکت منحله، پرداخت طلب طلبکاران آن بر اساس مقررات ورشکستگی انجام خواهد شد.
۸- مادام که امر تصفیه خاتمه نیافته است مدیران تصفیه باید همه ساله مجمع عمومی عادی صاحبان سهام شرکت را با رعایت شرایط و تشریفاتی که در قانون و اساسنامه پیش بینی شده است دعوت کرده و صورت دارایی منقول و غیر منقول، ترازنامه و حساب سود و زیان عملیات خود را به ضمیمه گزارشی حاکی از اعمالی که تا ان موقع انجام داده اند به مجمع عمومی مذکور تسلیم کنند. اگر مدیر تصفیه به این وظیفه خود عمل نکند به استناد بند ۳ ماده ۲۶۸ لایحه صدرالذکر، به حبس یا جزای نقدی یا هر دو مجازات محکوم خواهد شد.
۹- مدیر یا مدیران تصفیه باید آن قسمت از دارایی نقدی شرکت که در مدت تصفیه مورد احتیاج نیست بین صاحبان سهام به نسبت سهام تقسیم کنند، مشروط بر آنکه حقوق بستانکاران را ملحوظ و معادل دیونی را که هنوز موعد تادیه آن نرسیده است موضوع کرده باشند.
۱۰-مدیر یا مدیران تصفیه موظف به خاتمه دادن کارهای جاری و اجرای تعهدات، وصول مطالبات، انعقاد معاملات جدید برای اجرای تعهدات شرکت هستند. در نهایت باید اموال باقی مانده شرکت را با رعایت تشریفاتی که در ادامه ذکر خواهد شد بین شرکا تقسیم کنند.
۸- مدت ماموریت و مرجع عزل مدیر یا مدیران تصفیه:
مدت ماموریت مدیر یا مدیران تصفیه حداکثر دو سال است، اگر تا پایان ماموریت مدیران تصفیه، امر تصفیه خاتمه نیافته باشد، مدیر یا مدیران تصفیه باید با ذکر علل و جهات خاتمه نیافتن تصفیه امور شرکت، مهلت اضافی را که برای خاتمه دادن به امر تصفیه لازم می دانند و تدابیری را که جهت پایان دادن به امر تصفیه در نظر گرفته اند حسب مورد به اطلاع دادگاه یا مجمع عمومی صاحبان سهام که او را تعیین و انتخاب کرده رسانیده، تمدید مدت ماموریت خود را خواستار شوند.در صورتی که مدیر تصفیه در خاتمه دوره تصدی خود، بدون آنکه تمدید مدت ماموریت خود را تقاضا کند به عملیات تصفیه ادامه دهد، به مجازات مندرج در ماده ۲۶۸ لایحه صدرالاشاره، به حبس یا جزای نقدی یا هر دو محکوم خواهد شد.
همان مرجعی که مدیر تصفیه را انتخاب کرده است، حسب مورد مجمع عمومی فوق العاده صاحبان سهام یا دادگاه او را عزل خواهد کرد.
۹- استعفا، فوت، حجر و ورشکستگی مدیر یا مدیران تصفیه:
مدیر تصفیه می تواند از سمت خود استعفا کند در این صورت باید مجمع عمومی عادی صاحبان سهام شرکت را جهت اعلام استعفای خود و تعیین جانشین دعوت نماید. در صورتی که مجمع عمومی عادی تشکیل نشود یا نتواند مدیر تصفیه جدیدی را انتخاب کند و نیز هرگاه مدیر تصفیه توسط دادگاه تعیین شده باشد، مدیر تصفیه مکلف است که قصد استعفای خود را به دادگاه اعلام کند و تعیین مدیر تصفیه جدید را از دادگاه بخواهد. در هر حال استعفای مدیر تصفیه تا هنگامی که جانشین او به ترتیب مذکور در این ماه معین نشده و مراتب طبق ماده ۲۰۹لایحه صدرالذکر، ثبت و آگهی نشده باشد کان لم یکن است.
لازم به ذکر است که؛ استعفای مدیر تصفیه با توجه به اوضاع و احوال قضیه، نباید همراه با سوء نیت و بی موقع باشد، درغیراینصورت بر اساس قواعد عام ممکن است به پرداخت خسارات ناشی از خطای خود به شرکت محکوم شود.
در صورتی که حوادثی همچون فوت یا حجر یا ورشکستگی برای مدیر تصفیه حادث شود، ماموریت او خاتمه یافته تلقی می شود، در این صورت اگر مدیران تصفیه متعدد باشند مدیر یا مدیران تصفیه باقی مانده باید مجمع عمومی عادی شرکت را جهت انتخاب جانشین وی دعوت نمایند و در صورتی که مجمع عمومی عادی مزبور تشکیل نشود یا نتواند جانشین آن مدیر تصفیه را انتخاب کند، یا در صورتیکه آن مدیر تصفیه توسط دادگاه تعیین شده باشد، مدیر یا مدیران تصفیه باقیمانده مکلفند تعیین جانشین مدیر تصفیه را از دادگاه بخواهند.
اگر امر تصفیه منحصرا به عهده یک نفر باشد، در صورت فوت یا حجر یا ورشکستگی مدیر تصفیه، در صورتی که مدیر تصفیه توسط مجمع عمومی عادی شرکت انتخاب شده باشد، هر ذینفع می تواند از مرجع ثبت شرکت ها بخواهد که مجمع عمومی عادی صاحبان سهام شرکت را جهت تعیین جانشین مدیر تصفیه مذکور دعوت نماید و در صورتی که مجمع عمومی عادی مزبور تشکیل نگردد یا نتواند جانشین مدیر تصفیه را انتخاب نماید، یا در صورتی که مدیر تصفیه متوفی یا محجور یا ورشکسته توسط دادگاه تعیین شده باشد، هر ذی نفع می تواند تعیین جانشین را از دادگاه بخواهد.
۱۰- نظارت بر امر تصفیه:
به محض انحلال شرکت، وظیفه بازرس یا بازرسان آن نیز پایان می یابد لذا در صورتی که به موجب اساسنامه شرکت یا تصمیم مجمع عمومی صاحبان سهام، برای دوره تصفیه، یک یا چند ناظر معین شده باشد، ناظر باید به عملیات مدیران تصفیه رسیدگی کرده، گزارش خود را به مجمع عمومی صاحبان سهام تسلیم کند.
در مدت تصفیه دعوت مجامع عمومی در کلیه موارد به عهده مدیران تصفیه است. هرگاه مدیران تصفیه به این تکلیف خود عمل نکنند ناظر مکلف به دعوت مجمع عمومی خواهد بود و در صورتی که ناظر نیز به تکلیف خود عمل نکند یا ناظری تعیین نشده باشد، دادگاه به تقاضای هر ذی نفع حکم به تشکیل مجمع عمومی خواهد داد.
صاحبان سهام حق دارند مانند زمان قبل از انحلال شرکت از عملیات و حسابها در مدت تصفیه کسب اطلاع کرده و در مجمع عمومی تصمیم گیری کنند. بدین منظور؛ در مدت تصفیه مقررات راجع به دعوت و تشکیل مجامع عمومی و شرایط حد نصاب و اکثریت مجامع مانند زمان قبل از انحلال باید رعایت شود و هر گونه دعوت نامه و اطلاعیه ای که مدیر تصفیه برای صاحبان سهام منتشر می کند باید در روزنامه کثیرالانتشاری که اطلاعیه ها و آگهی های مربوط به شرکت در آن درج می گردد منتشر شود.
۱۱- ختم تصفیه:
از آنجایی که تمام اقدامات مدیر تصفیه به وکالت از طرف شرکت بوده، مکلف است مانند هر وکیلی گزارشی را در مورد اعمال زمان تصدی خود به شرکت بدهد لذا پس از وصول مطالبات شرکت، پرداخت بدهی های شرکت به طلبکارانی که در دسترس اند و در نهایت نقد شدن دارایی شرکت، باید حساب نهایی عملیات خود را به ضمیمه گزارشی حاکی از اعمالی که تا ان موقع انجام داده است به آخرین مجمع عمومی تسلیم کند. در این هنگام مجمع عمومی صاحبان سهام با تصویب حساب های مدیر تصفیه، ختم تصفیه را اعلام می کند.
پس از اعلام ختم تصفیه از سوی مجمع عمومی، وظایف مدیر تصفیه به پایان نمی رسد بلکه مدیر تصفیه مکلف است یکسری وظایف به شرح ذیل را انجام دهد:
۱-ظرف یک ماه مراتب را به مرجع ثبت شرکتها اعلام کند تا به ثبت رسد و در روزنامه رسمی و روزنامه کثیرالانتشاری که اطلاعیه ها و آگهی های مربوط به شرکت در ان درج می گردد، آگهی شود.
۲-اگر بستانکاری برای دریافت طلب خود مراجعه نکند مدیر تصفیه مکلف است وجوهی را که باقی مانده است در حساب مخصوصی نزد یکی از بانک های ایران تودیع کند و صورت اسامی بستانکاران و صاحبان سهامی را نیز که حقوق خود را استیفا نکرده اند به آن بانک تسلیم نماید و مراتب را طی آگهی به اطلاع اشخاص ذی نفع برساند تا برای گرفتن طلب خود به بانک مراجعه کنند.
۳-دفاتر و دیگر اسناد و مدارک شرکت تصفیه شده را به مرجع ثبت شرکتها تحویل دهد تا آنها را نگه دارد و برای مراجعه اشخاص ذی نفع آماده باشد.
با ختم تصفیه شخصیت حقوقی شرکت نیز محو می شود و با اعلام ختم تصفیه به اداره ثبت شرکتها نام شرکت از دفتر ثبت شرکت ها و دفتر ثبت تجاری حذف می شود لذا سایرین می توانند تقاضای ثبت شرکت با نام شرکت منحله را بخواهند ولی مادام که ختم تصفیه اعلام نشده است، نام شرکت منحله آزاد نخواهد شد.
۱۲- تقسیم دارایی های شرکت پس از ختم تصفیه:
پس از تسویه حساب و ختم تصفیه، مدیر تصفیه باید دارایی های باقی مانده را بین سهامداران/شرکا تقسیم نماید.
امر تقسیم دارایی شرکت زمانی آغاز می شود که شروع تصفیه و دعوت بستانکاران قبلا سه مرتبه و هر مرتبه به فاصله یک ماه در روزنامه رسمی و روزنامه کثیرالانتشاری که اطلاعیه ها و آگهی های مربوط به شرکت در آن درج می گردد، آگهی شده و لااقل شش ماه از تاریخ انتشار اولین آگهی گذشته باشد. تخلف از این مقررات موجب مسئولیت مدیران تصفیه در مقابل بستانکارانی خواهد بود که طلب خود را دریافت نکرده اند.
قانون گذار در خصوص تقسیم دارایی باقی مانده مقرر کرده است که؛ دارایی شرکت باید ابتدا به مصرف بازپرداخت مبلغ اسمی سهام به سهام داران برسد. این قاعده جنبه امری دارد و در اساسنامه نمی توان خلاف آن را پیش بینی کرد. اما تقسیم مابقی دارایی شرکت به ترتیب مقرر در اساسنامه شرکت خواهد بود و در صورتی که اساسنامه ساکت باشد، مازاد دارایی به نسبت سهام بین سهامداران تقسیم خواهد شد.
۱۳- نتیجه گیری:
انحلال شرکت پایان حیات یک شرکت محسوب می شود. امر تصفیه ضمن اینکه فرایندی پیچیده است دارای آثار و نتایجی به شرح این مقاله است. عملیات تصفیه نیازمند دقت و رعایت قوانین مربوطه می باشد، با پیروی از مراحل ذکر شده و مشاوره با متخصصان، می توان این فرایند را به طور موثر و قانونی انجام داد.
سوالات متداول:
۱-ختم تصفیه از چه زمانی تحقق می یابد؟
هر زمان مدیر تصفیه پس از وصول مطالبات شرکت و پرداخت بدهی های شرکت و نقد شدن دارایی های شرکت، حساب نهایی عملیات خود را به ضمیمه گزارشی حاکی از اعمالی که تا آن زمان انجام داده است، را به آخرین مجمع عمومی تسلیم کند و مجمع مذکور آن را تصویب کند، ختم تصفیه محقق شده است.
۲-آثار انحلال شرکت بر شرکت منحله چیست؟
شرکت به محض انحلال در حال تصفیه محسوب می شود و اختیارات مدیران و وظایف بازرسین خاتمه می یابد اما شخصیت حقوقی، نام و دارایی شرکت در طول امر تصفیه حفظ می شود.
۳-آیا مدیران تصفیه می توانند دارایی شرکت را به خود انتقال دهند؟
قانون گذار مدیران تصفیه را از انجام دادن بعضی امور منع کرده است؛ از جمله، انتقال دارایی شرکت در حال تصفیه کلا یا بعضا به مدیر یا مدیران تصفیه و یا به اقارب آنها از طبقه اول و دوم تا درجه چهارم.
۴-آیا انتقال دارایی شرکت به صاحبان سهام مجاز است؟
انتقال دارایی به صاحبان سهام و مدیران سابق شرکت مجاز است، مگر آنکه صاحب سهم، خود مدیر تصفیه باشد.
۵-انحلال اختیاری در چه زمانی اتفاق می افتد؟
مجمع عمومی فوق العاده هر زمان که اراده کند می تواند به تشخیص خود و به هرعلتی که بخواهد، شرکت را منحل کند در این صورت انحلال اختیاری صورت می گیرد.
۶-نحوه نظارت بر اعمال مدیران تصفیه چگونه است؟
در صورتی که شرکتی برای دوره تصفیه، یک یا چند ناظر معین کرده باشد، ناظر باید به عملیات مدیران تصفیه رسیدگی کرده، گزارش خود را به مجمع عمومی صاحبان سهام تسلیم کند. صاحبان سهام نیز حق دارند مانند زمان قبل از انحلال شرکت از عملیات و حسابها در مدت تصفیه کسب اطلاع کرده و در مجمع عمومی تصمیم گیری کنند.
نگارنده: خدیجه رضائی مورخ ۰۷/۰۷/۱۴۰۳
بدون دیدگاه